دردسرهای عظیم1
لطیف جوانی که رؤیای بازیگری در سر میپروراند ناخواسته درگیر ماجرای عجیبی میشود که او را دچار دردسرهای فراوان کرده و مسیر زندگی اش را دگرگون میکند بهار دختر جوانی است که خواستگار های زیادی دارد ولی او نمیخواهد ازدواج کند برای همین برای خلاص شدن از دست خواستگار ها از لطیف کمک میگیرد تا به عنوان خواستگار ساختگی با او نامزد کند. مادر بهار بخاطر نداشتن کار مخالفت میکند اما با پیداشدن کار مشکلات آغاز میشود و جنازه ی فرحان خاکپور که در ماشین کار لطیف بود گم میشود......